اشپربر در کتاب روانشناسی خودکامگی، که متني بسيار روان و جذاب دارد، با تحليل روانشناختي شخصيت و رفتار خودکامگان و ديکتاتوران را نشان مي دهد.
اشپربر کتاب روانشناسی خودکامگی را در سن 32 سالگي و در دهه 30 ميلادي (هفتاد سال پيش) يعني پيش از آن که هيتلر جهان را به کام جنگ جهاني دوم بکشاند، نگاشته است. او حتي در کتاب خود از روي تحليل رواني رفتار ديکتاتورها، پيش بيني کرده است که کسي مثل هيتلر سرانجام خودکشي خواهد کرد. وقتي اين کتاب منتشر شد نويسنده اش نه تنها مجبور شد براي مصون ماندن از خشم نازيها، به زندگي پنهاني روي آورد بلکه حتي كمونيست هاي پيرو استالين نيز خواندن اين کتاب را ممنوع کردند و پيروانشان حتي از دست زدن به اين کتاب هم پرهيز مي کردند.
اشپربر در کتاب روانشناسی خودکامگی، که متني بسيار روان و جذاب دارد، با تحليل روانشناختي شخصيت و رفتار خودکامگان و ديکتاتوران، نشان مي دهد که ديکتاتور ها به خودي خود خود کامه و جبار نمي شوند بلکه آنها محصول رفتار توده هايي هستند که خلق و خوي جباريت بخشي از وجود آنهاست. براي آن که خودکامگي و ديکتاتوري براي هميشه از جامعه اي رخت بربندد بايد روحيه خودکامگي توده ها از بين برود (يادمان نرود که ما ايراني ها رابطه خوبي با موجودات ضعيف تر از خودمان نداريم.)